بگذارتابمیرم دراین شب الهی
ورنه دوباره آرم رو سوی روسیاهی
چون رو کنم به توبه سازم نوا و ندبه
چندان که بازگردم گیرم ره تباهی
چون رو کنم به احیا دل زنده گردم اما
دل مرده میشوم باز باغمزه ی گناهی
گرچه به ماه غفران بسته است دست شیطان
بدتربود زابلیس این نفس گاه گاهی
ای کاش تاتوانم برعهدخودبمانم
شرمنده ام زمهدی وز درگهت الهی
تادرکف اسیرم قرآن به سربگیرم
چون بگذرم زقرآن افتم به کوره راهی